آرشیو از دیدگاه شعرا

بسته بر شادىّ و عشرت غصه و غم راه راعقده از غم بر رخ دل بسته راه آه را بر دلم داغى گران باشد که جانم سوختهمانم آیا با که […]

ادامه ...

مرحوم شیخ طوسی در کتاب خود، به نقل از امام هادی علیه السلام آورده است:امام موسی کاظم علیه السلام حکایت نمود: روزی پدرم امام جعفر صادق علیه السلام در بستر […]

ادامه ...

بار دیگر کینه توزی با علی آغاز شد نیمه ی شب خانه ای را با لگد در باز شد در هجوم غم، سکوت کوچه ها در هم شکست این نوای […]

ادامه ...

یک نفر سدّ راه مادر شدآن چنان زد که بر زمین افتاد یک نفر آن چنان لگد میزدشدّت ضرب و محسنش جان داد

ادامه ...

باز طرح دیگری گردونه گردان نهاداز بدایع جلوه های تازه ای کیهان نهادریخت طرحی نو جهان با مقدم باد صبادشت و بستان هر طرف بینی گلی الوان نهادابر رحمت باز […]

ادامه ...

از ازل دَرد به پیمانه مردان کردنددل عاشق شده را کلبه احزان کردند هرکسی را که به عالم سر حشمت خواهی ستلطف کردند و شبی خادم سلطان کردند سفره ای […]

ادامه ...

ای پسر فاطمه صادق آل عباچشم وچراغ همه صادق آل عبا ای به خلایق ولی صادق آل عباصادق آل علی صادق آل عبا سرور اهل یقین صادق آل عباناشر احکام […]

ادامه ...

ای مهر تو بهترین علایقجان ها به زیارت تو شایقما را نبود به جز خیالتیاری خوش و همدمی موافقبیماری روح را دوا نیستجز مهر تو ای طبیب حاذقای نور جمال […]

ادامه ...

بگو امشب تو غم ها را ، غم صادق، غم ما راز آن دفتر بگو ای یار، غم فرزند زهرا را در آن کوچه، امام افتاد، شبیه مادرش زهرا (س)بگو […]

ادامه ...

اگه می بینی که دل شیعه پر از تاب و تبهآخه عزادار غم و داغ رئیس مذهبه اگه لباس سیاه به تن در به در مدینه ایمسیاه پوشان آخرین کبوتر […]

ادامه ...