آرشیو از دیدگاه شعرا

فصل غم آمده زمان عزاستکنج سینه شراره ها دارم رخت ماتم به تن نمودم و بازبین چشمم ستاره ها دارم آسمان نگاه غمبارم رنگ و بوی مدینه را دارد هر […]

ادامه ...

قـرآن نیازمنــد بیــان رسـای توستوحی خدای عزوجل در صدای توست تفسیر سوره‌هاش به مـا می‌دهد نشانداری بــه آیـه‌آیـۀ قـرآن تــو داوری شیـخ‌الائمــه‌ای و امامــان مـا همـهدارنـد در ثنــات، دم مــدح‌گستــری […]

ادامه ...

طایر افلاکم و بشکست عدو بال و پرمزهر کین تاب وتوان را برده از این پیکرم بار الها کن نظر بر این تن بی تاب منآتش زهر ستم سوزانده از […]

ادامه ...

دلم هواى بقیع دارد و غم صادقعزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرمزنم به سینه که آمد محرم صادق سلام من به بقیع […]

ادامه ...

خسته و سالخورده‌ی ایامدیگر از پا به بستر افتاده به زمستان رسیده پائیزشگل یاسی که پرپر افتاده بعد یک عمر آخر پیریچه بلایی‌ست آمده به سرش چه شده هر نفس […]

ادامه ...

من صادق آل عبایممسموم زهر دشمن دین خدایم یارب – در نوایماز آتش زهر جفایش – در گدازم (۲) تنها در این شهر مدینه – جان ببازم (۲)غم در دلم […]

ادامه ...

لبالب شد ز خون دل ایاغِ(۱) حضرت صادق دلم چون لاله مى‎سوزد ز داغ حضرت صادق چو در خاک مدینه زائرش منزل کند از جانبه هر جا اشک مى‎گیرد سراغ […]

ادامه ...

افتاده خزان در چمن حضرت صادقیثرب شده بیت الحزن حضرت صادق افسوس که از آتش زهر ستم خصمشد آب تمام بدن حضرت صادق بالله قسم اهل مدینه نشنیدندجز حرف خدا […]

ادامه ...

شیخ کشی فرموده: او همان است که وارد شد بر حضرت صادق (ع) هنگامی که زید شحام و جمعی از شیعیان کوفه حاضر بودند، حضرت او را نزدیک طلبید و […]

ادامه ...

همان امام غریبی که شانه اش خم بودبه روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود میان صحن حسینیه ی دو چشمانشهمیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود دل شکسته […]

ادامه ...